...

...

فکر میکنم اتفاقی که ازش میترسیدم بالاخره افتاد

خیلی بی صدا و آروم،جوری که هیچ کس باورش نمی کنه

خاطرات عمر رفته در نظر گاهم نشسته
در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته
ای خدای بی‌ نصیبان طاقتم ده ، طاقتم ده
قبله گاه ما غریبان طاقتم ده ، طاقتم ده

ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی
در میان توفان بر موج غم نشسته منم ، در زورق شکسته منم ‌، ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد ، یک باره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی

تو تشنه کامم کشتی‌ در سراب ناکامی ‌ها ‌، ای بلای نا فرجامی ها
نبرده لب بر جامی‌ ، می کشم به دوش از حسرت بار مستی و بد نامی‌ ها
بر موج غم نشسته منم ، در زورق شکسته منم ، ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد ، یک باره مهر غم زده شد بر سرنوشت عالم
ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی

حکایت از چه کنم ، شکایت از چه کنم
که خود به دست خودم آتش بر دل خون شده ی نگران زده ام
حکایت از چه کنم ، شکایت از چه کنم
که خود به دست خودم آتش بر دل خون شده ی نگران زده ام

بر موج غم نشسته منم ، در زورق شکسته منم ، ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد ، یک باره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم

تو تشنه کامم کشتی‌ در سراب ناکامی ‌ها ‌، ای بلای نا فرجامی ها
نبرده لب بر جامی‌ ، می کشم به دوش از حسرت بار مستی و بد نامی‌ ها
بر موج غم نشسته منم ، در زورق شکسته منم ، ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد ، یک باره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی
ساغرم شکست‌ ای ساقی ، رفته‌ ام ز دست ‌ای ساقی

سبحان الله یا فارِجَ الهَمّ و یا کاشفَ الغَم فرِّجْ هَمّی و یَسِّرْ امری و ارحَمْ ضعفی و قِلةَ حیلتی و ارزُقنی من حیث لا اَحتَسِبُ یاربّ العامین))


 ترجمه: منزه است خداوندی که بر طرف کننده غم ها است. غم و مشکل من را برطرف کن، بر ضعف و کمی چاره ام رحم کن و مرا از جایی که گمان نمی کنم روزی ده ای پروردگار جهانیان.