...

...


آدم هر چقدر فکر کنه باباش بی منطقه،زورگو،بداخلاقه،آدم رو درک نمی کنه و دیگه بدتر از همه نبودش خیلی بهتر بودنشه

سخت در اشتباهه

بابا که نباشه آدم بیچاره میشه

بابا که نباشه هر چیم داشته باشی مزه اش تلخه

نمی دونم قراره مامان رو چجوری تنهاش بذارم

تنهایی هاش مثل خوره داره روحم رو میخوره هر دفعه تنها میرم جایی و برا چند ساعت تنهاش میذارم تنهایی اش دنبالمه برای همین هر بیرون رفتنم مثل یه تکلیف و وظیفه سخت برام شده

من با یه آدم به شدت مناسب در یه زمان به شدت نامناسب ازدواج کردم


من شاکی ام از بابا که گذاشت و رفت شاکی ام

از بیرون همه چیز کامله ولی دیدن داره روزهایی که میگذرونم فقط به این امید که بالاخره یه روزی درست میشه

دنیای من جای نفس کشیدن نداره ، پر شده از بازدم اطرافیانم